حکمروایی هوشمند با  استفاده از فناوری مدرن  و تغییر شکل روشهای ارائه خدمات عمومی نظیر دولت الکترونیکی برای ایجاد محیط مشترک، مبتنی بر ارتباطات شفاف و پایدار میان شهروندان و دولت تلاش می‌کند.

جهان در حال تبديل به جهاني شهري است. از اين رو مديريت شهري در آينده به طور اعم و در قرن بيست و يکم به طور اخص، درگير نوعي چالش خواهد بود؛ چالشي که خود تابعي از تغيير و تحولات فناورانه، جمعيتي، اقتصادي و سياسي و بين المللي محسوب ميگردد. شدت يافتن روزافزون مقياس و گستردگي و نيز پيچيدگي مسايل شهرها و همچنين آشکار شدن بي كفايتي سيستم هاي سنتي بوروكراتيك و تصميم گيري بالا به پايين، سبب شده است گرايشي به سوي سيستم هايي به وجود آيد كه در آن تصميمات بزرگ و كوچك با اشتراك بين صاحبان منافع شهري اتخاذ شوند. مراکز علمي و تحقيقاتي و سازمان هاي بين المللي توسعه در طي چند دهه اخير با تشديد مسايل حوزه مديريت شهري و در پي تحقق پايداري در مديريت شهري به چاره جويي پرداخته و به دنبال مطرح شدن ديدگاه و تئوري توسعه پايدار، شهر انسان گرا هستند و در زمان حاضر رويکرد «حکمروايي خوب شهري» را به عنوان اثربخش ترين، کم هزينه ترين و پايدارترين شيوه اعمال مديريت معرفي نموده اند. هدف از نوشتار حاضر؛ بررسي و تحليل مفاهيم و اصول مرتبط با حکمروايي خوب شهري و بررسي نمونه اي از تجارب داخلي مرتبط با اين رويکرد و تاكيد بر اين نكته است كه با وجود ساختاري شدن پاره اي از مشکلات مديريت شهري در ايران؛ تبيين صحيح، نهادينه سازي و نگاه راهبردي به موضوع «حکمروايي خوب شهري»، کمک ميکند تا مديريت پايدار شهري به سرعت و اميدواري بيشتري در شهرهاي ايران شکل گيرد.

شهر هوشمند، شهری است که به خوبی در حال اجرای راه های رو به جلو در خصوصیات شش گانه (مردم هوشمند، تحرک هوشمند حکمروایی هوشمند، زندگی هوشمند، اقتصاد هوشمند و محیط هوشمند) است، و هدف آن مقابله با چالش های شهری از طریق استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در خدمات و زیرساختهاء همکاری بین ذی نفعان کلیدی (شهروندان، دانشگاه ها، دولت و صنعت و سرمایه گذاری در سرمایه های اجتماعی) است. شهرهاي بسياري پروژه هاي تحول گرا و طرح هايي بنام نوآوري شهر هوشمند را براي خدمات دهي بهتر به شهروندان آغاز کرده اند که وابسته به حكمراني اين شهرها بوده است. با نگاهی تطبیقی به شاخص های دو استراتژی حکمرانی خوب و شهر هوشمند می توان دریافت که این دو رابطه لازم و ملزوم دارند به این معنا که، ارکان اعتراض و پاسخگویی ،ثبات سیاسی و فقدان خشونت و اثر بخشی دولت از شاخص حکمرانی خوب در بستر ارکان مختلف شهر هوشمند می بایست تجسم و تحقق یابند. اگر وضعیت فعلی ایران به لحاظ دارا بودن شهرهای هوشمند بررسی شود می تواند دریافت که حتی کلانشهر تهران هنوز با استاندارهای یک شهر هوشمند فاصله زیادی دارد؛ که یکی از اصلی ترین موانع فراروی آن، چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاستگذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی، هدایت و نظارت است. در این پژوهش فرضیه ای مطرح گردید، مبنی بر اینکه به نظر می رسد که حکمرانی خوب بر هوشمندسازی شهر تهران تاثیر دارد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بود.

ترکیب ICT با برنامه ریزی شهری، تئوری شهر هوشمند را مطرح می کند. اما آنچه که در توسعه زیرساخت و ایجاد چنین شهری نقش سازنده دارد حکمروایی خوب شهری است. شهرداری تبریز علی رغم صرف هزینه بسیار در اجرای فناوری های جدید به دلیل اینکه ساختار مدیریت و برنامه ریزی مناسبی برای انتخاب فناوری و نحوه اجرای آن ندارد موفقیت چندانی به دست نیاورده و نتوانسته است گامهای اولیه بسوی ایجاد یک شهر هوشمند را بردارد.